به وبلاگ من خوش آمدید

بَراے یـِک لَحظِـﮧ هَم کِـﮧ شُده ...



 کُل ِدُنیا را هَم کـِﮧ داشتِـﮧ باشــے ...

باز هَم دِلَت میخواهَد...

بَعضــے وَقتها .. فَقَط بَعضــے وَقتها ...

بَراے یـِک لَحظِـﮧ هَم کِـﮧ شُده ...

هَمِـﮧے ِدُنیاے ِیــِک نَفَر باشــے...


زمستون


یلدا یعنی 
یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است
که یک دقیقه بیشتربا هم بودن را باید جشن گرفت.

یلداتون مبارک


 زمستون
تن عریون باغچه چون بیابون
درختا با پاهای برهنه زیر بارون
نمیدونی تو که عاشق نبودی
چه سخته مرگ گل برای گلدون
گل و گلدون چه شبها نشستن بی بهانه
واسه هم قصه گفتن عاشقانه
چه تلخه
چه تلخه
باید تنها بمونه قلب گلدون
مثل من که بی تو
نشستم زیر بارون زمستون
زمستون
برای تو قشنگه پشت شیشه
بهاره زمستونها برای تو همیشه
تو مثل من زمستونی نداری
که باشه لحظه چشم انتظاری
گلدون خالی ندیدی
نشسته زیر بارون
گلای کاغذی داری تو گلدون
تو عاشق نبودی
ببینی تلخه روزهای جدایی
چه سخته
چه سخته
بشینم بی تو با چشمای گریون

آهنگ زمستون از افشین مقدم - خودم ادیتش کردم

image name
برای دانلود این ویدیو کلیپ روی عکس کلیک کنید
 

محاسبات پیچیده آمار همجنسگرایان!

تازگی ها میشینم محاسبات میکنم
دو دو تا چهارتا میکنم و میشمارم که بدونم ما چندتاییم!!!





با خودم حساب کردم اگه از 75 میلیون ایرانی فرض کنیم نصفش مذکر باشند...
با در نظر گرفتن ضریب اطمینان میشه فرض کنیم 35 میلیون مذکر داریم
حالا فرض کنیم که 30 % این جنس مذکر تو رنج سنی 15 تا 40 باشن
پس حدودا 10 میلیون مذکر داریم تو رنج سنی 15 تا 40
اگه فرض کنیم که از این ده میلیون مذکر ؛ 3% شون همجنسگرا باشن میشه در حدود 300 هزار نفر همجنسگرا
وای خدای من ما چقدر کمیم!!!





با یه محاسبه سرانگشتی  و با همان شیوه!متوجه شدم که می بایست در شعاع 100 متری محل زندگیم 3،2 نفر همجنسگرا زندگی کنند!


حس خوبی بعد از این محاسبه بهم دست داد.
 

آخه تو کجایی؟...

دلم گرفته
خسته ام
خسته از زندگی نکردنها
دلواپسم ؛ دلواپس آینده
.
.
.
آخه تو کجایی؟...
با توام ...
نمی دانم چه بناممت
پسر رویاها یا که مرد زندگی
می خواهم زندگی کنم
.
.
.
خسته از دیوار های شهر
آنسوی دشت عریان تنهایی
درست وسط باغ پر گل مهربانی
کنار آبشار گرم زندگی
میان حسادتهای ابلهان
عشق بازی کنیم
.
.
.
تو کجایی؟
این روزها ... که نه ... این روزها و همه شب ها این است اندیشه ام
یه جایی توی این دنیا یکی است که تا عشقش ابد سهم منه
نمی دونم کجا... اینجا یا انجا... تبریز یا تهران ...شاید هم شیراز...
نمی دانم اصل اهل اینجاست یا نه ... شاید اهل کاناداست!
سوالیست برایم از کنجکاوی
که او چه شکلیست؟
طبیعتا زیباست
صدایش...
نگاهش...
کاش میشد زمان  را جلوتر راند!
ده سال بعد!
من باز تنهام یا نه؟
چه هوسناک

 شعر توکجایی؟ از شاملو با صدای آیدا شاملو

تقریبا هیچ چیز

"تقریبا هیچ چیز" فیلمی درام فرانسویست درباره رابطه دوپسر همجنسگرا بنامهای متیو و سدریک


فیلمی درام و معناگراییست که بطور موازی رابطه متیو وسدریک در تابستان و جداییشان در زمستان را به تصویر کشیده است.
متیو پسر 18 ساله اهل پاریس است که در تعطیلات تابستان به اتفاق خانواده ومادرش که بر اثر مرگ فرزند نوزادش افسرده شده  به شهر ساحلی Pornichet رفته است.
متیو در ساحل با پسری بنام سدریک آشنا میشود و سریعا رابطه ای بین آنها شکل میگیرد.این رابطه رفته رفته عمیقتر میشود.
سدریک پسری اهل نانت است که تحصیلاتش را ناتمام رها کرده است و در یک فست فوت کار میکند.سدریک در شهر نانت تن فروشی میکرد و به همین دلیل آنجا را ترک کرد
فیلم "تقریبا هیچ چیز" تابستانی زیبا با رابطه ای عاشقانه بین دوپسر همجنسگرا را نشان میدهد که باهم در ساحل شنا میکنند . شبها به بار میروند و در شهربازی تفریح میکنند. گه گداری با یکدیگر به گردش میروند.

حتی به راه رفتن ما همه حسادت می‌کنند

با تو که حرف می‌زنم صدامو صاف می‌کنم
دارم به زیبایی تو باز اعتراف می‌کنم
با تو که حرف می‌زنم آینده من روشنه
دنیام دستای توئه که تو دستای منه
ثانیه هام کنار تو به مردن عادت می‌کنه
حتی به راه رفتن ما همه حسادت می‌کنند
وقتی بهم زل می‌زنی دیگه نفس نمی‌کشم
اونقدر آرومم پیش تو می‌ترسم از آرامشم


آهنگ آینده از شادمهر که خودم ادیتش کردم