چون قدم بر خاک خونین داشتی
بذر غیرت در زمین میکاشتی
زهر عشق حق به حمد آمیختی
در رکوعت می به ساغر ریختی
قبلهء تو عشق و مستی، قتلگاه
این مشایخ قبلههاشان بر گناه
گویمت از هفت رنگان مو به مو
خرقه پوشان دغل کار دو رو
سجده بر پست و ریاست می کنیم
با خدا هم ما سیاست می کنیم
کو نشانی که شما اهل دلید
جملگی تان بر نماز باطلید
می چکد شک بر سر سجادهها
وای از روزی که افتد پردهها
ما خدایان زیادی ساختیم
مال مردم را به خود پرداختیم
چون قدم بر خاک خونین داشتی
بذر غیرت در زمین میکاشتی
زهر عشق حق به حمد آمیختی
در رکوعت می به ساغر ریختی
شیر حق برخیز وقت کار شد
بر سر نی رفتنت انکار شد
کاخها گردیده مسجد ، سرفراز
صد رکعت تزویر دارد هر نماز
سجده در مسجد حسینا مشکل است
این بنا از دل نباشد، از گل است
این خصان با مال مردم زنده اند
جملگی اندر نماز و سجدهاند
دم ز راه و رسم سلمان می زنیم
لاف اسلام و مسلمان می زنیم
کاشکی از نسل سلمان می شدیم
لحظه ای یک دم مسلمان می شدیم
سجده بر پست و ریاست می کنیم
با خدا هم ما سیاست می کنیم
کو نشانی که شما اهل دلید
جملگی تان بر نماز باطلید
می چکد شک بر سر سجادهها
وای از روزی که افتد پردهها
ما خدایان زیادی ساختیم
مال مردم را به خود پرداختیم
چون قدم بر خاک خونین داشتی
بذر غیرت در زمین میکاشتی
زهر عشق حق به حمد آمیختی
در رکوعت می به ساغر ریختی
بذر غیرت در زمین میکاشتی
زهر عشق حق به حمد آمیختی
در رکوعت می به ساغر ریختی
قبلهء تو عشق و مستی، قتلگاه
این مشایخ قبلههاشان بر گناه
گویمت از هفت رنگان مو به مو
خرقه پوشان دغل کار دو رو
سجده بر پست و ریاست می کنیم
با خدا هم ما سیاست می کنیم
کو نشانی که شما اهل دلید
جملگی تان بر نماز باطلید
می چکد شک بر سر سجادهها
وای از روزی که افتد پردهها
ما خدایان زیادی ساختیم
مال مردم را به خود پرداختیم
چون قدم بر خاک خونین داشتی
بذر غیرت در زمین میکاشتی
زهر عشق حق به حمد آمیختی
در رکوعت می به ساغر ریختی
شیر حق برخیز وقت کار شد
بر سر نی رفتنت انکار شد
کاخها گردیده مسجد ، سرفراز
صد رکعت تزویر دارد هر نماز
سجده در مسجد حسینا مشکل است
این بنا از دل نباشد، از گل است
این خصان با مال مردم زنده اند
جملگی اندر نماز و سجدهاند
دم ز راه و رسم سلمان می زنیم
لاف اسلام و مسلمان می زنیم
کاشکی از نسل سلمان می شدیم
لحظه ای یک دم مسلمان می شدیم
سجده بر پست و ریاست می کنیم
با خدا هم ما سیاست می کنیم
کو نشانی که شما اهل دلید
جملگی تان بر نماز باطلید
می چکد شک بر سر سجادهها
وای از روزی که افتد پردهها
ما خدایان زیادی ساختیم
مال مردم را به خود پرداختیم
چون قدم بر خاک خونین داشتی
بذر غیرت در زمین میکاشتی
زهر عشق حق به حمد آمیختی
در رکوعت می به ساغر ریختی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر