ترسم این است که این رود به دریا نرسد
این که آویخته از دامنه کوه به دشت
میخرامد همه جا غلت زنان تا...، نرسد
ترسم این است که با خاک بیامیزد و سنگ
از زمین کام بگیرد... به من اما، نرسد
پشت هر سنگ، درنگی، پس هر خار، خسی
حتم دارم که به همصحبتی ما نرسد
ماه مایوس شد و موج به دریا برگشت
بی سبب نیست که حتی به تماشا نرسد
من به هر صخره ازین فاصله میکوبم، سر
ترسم این است که این رود به دریا نرسد
"عبدالجبار
کاکایی"
پ.ن:
برای دانلود آهنگ مسافر از حسین زمان کلیک کنید
رودخانه و دریا، هر دوتا میخوان که به هم برسن و هر جور شده راهشو پیدا میکنن و میرسن ..
پاسخحذفتا خودش نخواد، نمیشه..رسیدنی در کار نیست ..
می دونم رسیدنی درکار نیست و امیدی هم ندارم ولی نمیتوونم آرزوی رسیدن را از دلم بیرون کنم
حذفانتظار دیدنش منو آروم نمیذاره
مثل بغضی که گلومو بسته اما نمیباره
آره می دونم .. حرفتو درک میکنم ..
حذفیه وقتایی آدم می دونه که نمیشه .. اما آرزوی شدنش و عشق بازی کردن توی رویاها التیام بخشه ..
ولی بجای بغض باید گریه کرد .. گریه آدمو آروم میکنه .. باید سرتو بذاری روی شونه های کسی و گریه کنی .. شونه هایی که میشن یه تکیه گاه جدید..
ممنونم که وبلاگمو میخوونی و کامنت میذاری
حذفالبته آدما برای آروم شدن راههایمختلفی دارن و باهم فرق می کنن. من با نوشتن و بیان احساساتم اروم می شم. چه خوبه که آدم بتوونه گریه کنه ولی چند ماه پیش افسردگی من عود کرد که وقتی گریه میکردم غمگینیم بیشتر میشد مجبور شدم اس سیتالوپرام بخورم
جایی تو دلم واسه کسی دیگه نیست حتی تلاش هم نمی کنم با وجود اینکه می توونستم 1000 بار بهش خیانت کنم اما بهش و به احساسم وفادارم
بله .. درسته .. هر کسی یه جوری آروم میشه ..
حذفولی اسم این خیانت نیست ..
در قلبتو رو به یکی باز کن .. مطمعن باش دیگه نیازی هم به سیتالوپرام نخواهی داشت .. خودش مسکنه برات ..
اس سیتالوپرام را دارم کم کم قطع می کنم هرچند دکتر گفته دزش را بیشتر کنم ولی نمیخوام. مسلما قرارنیست تا آخر عمر دارو بخورم. همین که وقتی گریه میکنم غمگینتر نشم کافیه.
حذفوفادار بودن و موندن به احساسی که داری آزاردهنده نیست. من نمیتوونم به کسی دیگه احساس داشته باشم و اینو پذیرفتم. هر رابطه ای غیر از این باشه میشه خیانت و آزاردهنده است. نمیشه به یه پروانه بگی دور شمع نچرخ!
خیلی خوبه داری دز قرصاتو کم میکنی .. خوشحالم از این بابت ..
حذفمعمولن عادت ندارم با منطق به کسی چیزی بفهمونم .. یه دور میگم، فهمید چه بهتر، نه، یه جور دیگه حالیش میکنم :)
آقای پروانه، شمعی که خاموش شده باشه، به دورش چرخیدن ندارن .. پروانه هم واسه خاطر خود شمع نیست که براش بال بال میزنه، اون نور و گرمایی که شمع بهش میده عامل موندن پروانه کنار شمع هست ..
آرام باش برادر. اینها همه حوادث طبیعی است. غیراز این بود جای نعجب داشت. نگران نباش من خیلی آرامم!!!
حذفخارج از شوخی من جز اون دسته از پروانه هام که اگه شمع خاموش بشه یخ میزنم و میمیرم
نفوس بد نزن زبونتو گاز بگیر ایشالا شمع خودت خاموش بشه!!!میام تو وبلاگ متروکت کامنت فحش میذارما!!!
خیلی خب بابا.. یه دونه از این شمع تپلای گرد و کوتاه داری .. باشه .. روشن بمونه .. چیکار دارم من :)
حذف