من برگشتم ...
انتقالی دادن بهم برگردم ...
سربازی برام شده تلخترین حادثه ...
کلی خاطره تلخ و گهگداری کمی شیرین ...
احساس اسیری را دارم که تو جنگ جهانی دوم توونسته از هولوکاست زنده بمونه!
َمثل" من " و " منتهاعلیه استان تهران!" مثله َمثل آلیس در سرزمین عجایبه!
انگار از شهر آدم کوتوله ها اومدم...
گمان میکردم صبرم بی منتهاست
انقدر که اگر تمام دیوارها را از صبرم نقاشی کنند ؛ تمام دیوارهای شهر هم کم میآیند
اما سربازی برامن که پر از احساسمو طبع لطیفی دارم فاجعه بود وهست
اونجا بهم میگفتن " آقا پلیس مهربون"
گفتند که معلوم نیست چی تو دنیای این پسر میگذره ... شنیدم که گفتند که این پسر زیباترین دنیا رو داره!:دی
تا حالا سربازی مثل من نداشتن! ... سربازی که از متهم میترسه ... براشون جالب بود؛ رفتارهای لطیف در یک پسر ... پسرکی دلنازک
رفتارهاشون واسه من عجیب بود رفتارهای منم واسه اونا عجیب بود
برگشتم ... الان تو تبریز خدمت میکنم! خیر سرم ! ... باز از هیچی بهتره ... تحمل میکنم ...
خیلی افسرده شدم دوباره
انگار از سرزمین لیلیپوت اومده باشم
دلم واسه وبلاگم کلی تنگ شده بود...
انتقالی دادن بهم برگردم ...
سربازی برام شده تلخترین حادثه ...
کلی خاطره تلخ و گهگداری کمی شیرین ...
احساس اسیری را دارم که تو جنگ جهانی دوم توونسته از هولوکاست زنده بمونه!
َمثل" من " و " منتهاعلیه استان تهران!" مثله َمثل آلیس در سرزمین عجایبه!
انگار از شهر آدم کوتوله ها اومدم...
گمان میکردم صبرم بی منتهاست
انقدر که اگر تمام دیوارها را از صبرم نقاشی کنند ؛ تمام دیوارهای شهر هم کم میآیند
اما سربازی برامن که پر از احساسمو طبع لطیفی دارم فاجعه بود وهست
اونجا بهم میگفتن " آقا پلیس مهربون"
گفتند که معلوم نیست چی تو دنیای این پسر میگذره ... شنیدم که گفتند که این پسر زیباترین دنیا رو داره!:دی
تا حالا سربازی مثل من نداشتن! ... سربازی که از متهم میترسه ... براشون جالب بود؛ رفتارهای لطیف در یک پسر ... پسرکی دلنازک
رفتارهاشون واسه من عجیب بود رفتارهای منم واسه اونا عجیب بود
برگشتم ... الان تو تبریز خدمت میکنم! خیر سرم ! ... باز از هیچی بهتره ... تحمل میکنم ...
خیلی افسرده شدم دوباره
انگار از سرزمین لیلیپوت اومده باشم
دلم واسه وبلاگم کلی تنگ شده بود...
همیشه گفتم..و میگم..سربازی واسه همجنسگراها سمه..همونطور که واسه کیا سم بود..همونطور که واسه تو سمه..بازم جای شکرش باقیه که انتقالی گرفتی..چیزی نمیشه گفت جز اینکه تحمل کن!..خیلی واقعیت های جامعه رو میفهمی!..
پاسخحذفیوسف
"سلام ، من برگشتم .. "
پاسخحذفپسر خوب ، آدم خبر بدو اینجوری میده آخه ؟ :))
به به ، تو الان مدافع حریم کشور و مردمی .. به خودت افتخار کن ;)
می دونم سخته ، اما وقتی تموم شه دیگه یه عمری راحت میشی بعدش ..
امیدوارم سال نو ، سال خوب و پر لبخندی باشه برات ..
بابا مثبت فک کن! اگه انتقالی نمی گرفتی چی په؟ :)
پاسخحذفبوووس
سلام امیر جان. خوشحالم که برگشتی ... راست می گی سربازی خیلی سخته؛ خودم نرفتم، اما می دونم واسه تو و امثال ما خیلی زجر آوره. داداشم هم الان دو ماهه داره خدمت می کنه. خودم از نزدیک پیشش بودم. سیستان افتاده. ولی به اون گفتم؛ به تو هم می گم؛ قصدم نصیحت نیست، از نصیحت کردن بدم میاد. اما امیر عزیزم داداشم؛ این روزا هم تموم می شه، هیچی توی این دنیا موندنی نیست. هیچی ... زودتر ایشالا تموم بشه که من و شایان دیگه تو رو اینقدر ناراحت نبینیم. مواظب خودت باش هر جا که هستی. دل ما همیشه به فکرت هست. همیشه ...
پاسخحذفمن دلم واسه موهام تنگ شده...
پاسخحذفسلام
پاسخحذفما هم دلمون برات تنگ شده بود
این دوران هم تموم میشه و خلاص میشی
امیدوارم همیشه شاد و موفق باشی
سال خوبی رو برات آرزو می کنم
موفق باشی