سلام نمیدونم چرا وقتی دلم میگیره میام کلبه تنهاییت یه نمه آروم میشم. شاید به خاطر اینه که درد مشترکی داریم و حرفای همدیگرو میفهمیم. اما به قول سحراب: به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم میگذرد... گاه گاهی خوبه این تنهایی و غم ولی زیادیش آدمو نابود میکنه، امیدوارم شادیم پاشو تو قلبت بزاره و اون اتفاق خوبی که منتظرشی واست بیفته...
سلام نمیدونم چرا وقتی دلم میگیره میام کلبه تنهاییت یه نمه آروم میشم. شاید به خاطر اینه که درد مشترکی داریم و حرفای همدیگرو میفهمیم. اما به قول سحراب: به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم میگذرد...
پاسخحذفگاه گاهی خوبه این تنهایی و غم ولی زیادیش آدمو نابود میکنه، امیدوارم شادیم پاشو تو قلبت بزاره و اون اتفاق خوبی که منتظرشی واست بیفته...
با اجازت کپیش کردم امیدوارم حلال کنی :)
پاسخحذفبا این همه خستگی هات
پاسخحذفدلم برای عکس بلاگت
این دو تا پسر
تنگ شده بود
باز که کردم بلاگتو
دلم هری ریخت پایین