یادم آمد که شبی باهم از آن کوچه گذشتیمپر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیمساعتی بر لب آن جوی نشستیمهییی .. ای داد بیداد ..
یادم آمد که شبی باهم از آن کوچه گذشتیم
پاسخحذفپر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
هییی .. ای داد بیداد ..