به وبلاگ من خوش آمدید

تو باقیمانده ی احساسمو از من گرفتی




شب با اخم تامی کند گریه های بی توی مرا

آسمان سیاه شب  فریاد می زند شیدایی دلم را

باکی از رسوایی نیست دل شکسته ی مرا

گسیخته است جنون دلتنگی افسار دلم را

شاید نمنم کند باران خشم دل توی دیوانه را

از اندوه من این شعر تسلی می دهد دلم را

ماهیان کوچولو پیش آیند و ببوسند آب دریا را

چون دریا بشنود آهنگ بی توی دنیای دلم را
پ.ن
برای دانلود آهنگ بهت قول می دم از محسن یگانه کلیک کنید ( محسن یگانه چون می دونه که آهنگای عاشقانه ریپلی میشن ؛ آهنگی ساخته که ریپلی شدن آهنگ را متوجه نخواهید شد! )


alain brunet دانشجوی روانشناسی بود که در دانشکده یشان تیراندازی میشه و چندین نفر کشته میشن و این حادثه باعث اختلال هراس در او می شود

آلن تصمیم می گیرد تا راه حلی برای درمان این اختلال بیابد.بعداز سالها تحقیق او در می یابد که حوادث در خاطرات ما مانند جوهری هستند که روی برگه ی کاغذی نوشته می شوند و تنها قبل از خشک شدن جوهر می توان آن را به اصطلاح پاک کرد و بعد از خشک شدن جوهر دیگر نمی توان نوشته را از بین برد.گذر زمان باعث کم رنگ شدن آن نوشته می شود ولی از بین نمی رود

آلن در ادامه تحقیقاتش در می یابد که اثر بازگو کردن حادثه مانند آن می ماند که آن هم اکنون رخ داده است یعنی انگار با جوهری تازه روی نوشته ی قبلی را پر رنگ می کنی و این همان زمانیست که می توان اختلال هراس پس از حادثه را درمان کرد

زنی پس از فوت دخترش در حادثه ی رانندگی دچار اختلال هراس پس از سانحه شده بود که برای درمان هر روز حادثه ی رخ داده و واکنش و احساساتش در زمان حادثه را که روی برگه کاغذی نوشته بود بازگو می کند و سپس یک پروپرانولول می خورد این کار هر روز به مدت 6 هفته ادامه می یابد تا در نهایت زن می تواند بر اختلال هراسش غلبه کند. آن زن پس از درمان می گوید که «هرگز دخترش را فراموش نمی کند هنوز هم از حادثه ی رخ داد ناراحت می شود ولی دیگر احساس نمی کند که می خواهد عقلش را از دست بدهد . او در ادامه می گوید: من توانسته ام هویت پیش از حادثه ی خود را باز بیابم»((بخشی از یک مستند))

امیدوارم این نوشته بتواند به کسانی که اختلال هراس دارند کمک کنه ولی این نوشته ام برای یه مخاطب خاص است که امیدوارم ببینه و بخوونه
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر