به وبلاگ من خوش آمدید

دلم تو را می خواهد

خیلی استرس دارم
امروز یکی از پراسترس ترین روزای زندگیمه
آنگونه که زندگی می کنم را دوست ندارم من آنطور که می خواهم نمی توانم زندگی کنم
آنچه که برای دیگران مسیر عادی زندگیست برای من آرزو و یک رویاست
آرزوهام و رویاهام برام خیلی دور و دست نیافتنی شدن دیگه
استرس دارم
اما هنوزم برای آرزوهای دست نیافتنی ام می جنگم
خسته ام اما از پا نایستاده ام
سرنوشت با من هر آنگونه که می خواهد تا می کند
من همجنسگرام
این مسیر زندگی کردن برای من نیست
من خوشحال نیستم دلم گریه می خواهد دلم آغوش تو را می خواهد
و تو ...
... نیستی

 

۳ نظر:

  1. کاش یکی بیاد به ما بگه چیکار کنیم؟
    دلم میخواد یکی بیاد بگه این راهو برو
    میدونی دردم چیه؟
    میترسم اگه بفهمه جنس دوست داشتن من فرق داره برای همیشه از دستش بدم
    واسه همینه که حرفای ذلمو با فز شوخی بهش میزنم!
    دلم اغوششو میخواد
    خداااااا! از تو که چیزی کم نمیشه!چی میشه مال من باشه؟

    پاسخحذف
  2. مسیر عادی زندگی در واقع فقط ترشح اکسی‌توسین نیست. خیلی چیزهای دیگه هم هست. به اون چیزا اول برس و بعد خودش میاد جلو.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. منظور من ترشح اکسی توسین نبود شاید نتوونستم خواسته هامو بطور واضح بیان کنم
      البته بی شک عشق رخ دادی عاطفیست نه بیولوژک ولی حتما تاثیرات بیولوزک خواهد داشت همانگونه که ترس و اضطراب باعث ترشح آدرنالین میشه
      حتی مطلبی خواندم که عشق باعث باهوش شدن انسان میشه
      به هرحال ممنونم بابت بیان دیدگاهت

      حذف