به وبلاگ من خوش آمدید

آزادی انسان

پس از من،
روح و جسمم،
خشتی از یک پل خواهد شد،
برای رسیدن شما،
به آزادی انسان!
با من مرثیه ای بخوانید.
برای جسم در هم تکیده ی استبداد.
بگذارید ،
راحت تن به فراموشی بسپارد.
بگذارید
باور کند
نفس های آخرش را خواهد کشید.
و مثل شمعی که خاموش شود،
با تمام شمشیرها، تفنگ ها ،تانک ها و کلاهک های هسته ای اش،
با یک نفس آزادگان عالم،
استبداد پیر جان به جان آفرینانش تسلیم خواهد کرد.
بگذارید خیالش تخت باشد،
که پس از مرگش خوب برایش عزاداری خواهیم کرد.
 و در تمام تنگ های دنیا شراب خواهیم ریخت،
و به سلامتی عشق خواهیم نوشید.
 و در تمام میدانهای شهر لبخند تقسیم خواهیم کرد برای فاتحه.
و بر تمام گونه های بشریت بوسه خواهیم نواخت.
هر چند من آنوقت خشتی از یک پل باشم،
برای رسیدن انسان به آزادی.
بگذارید پیش از آنکه بمیرم،
لطفن بگذارید، خواهش می کنم بگذارید،
استبداد را شیر فهم کنم...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر