خوش به حال آسمون
خوش به حال آسمون که هر وقت دلش بگیره بی بهونه می باره ...
به کسی توجه نمی کنه ...
از کسی خجالت نمی کشه ...
می باره و می باره و ...
اینقدر می باره تا آبی شه ...
آفتابی شه ...!!!
کاش ...
کاش می شد مثل آسمون بود ...
کاش می شد وقتی دلت گرفت اونقدر بباری تا بالاخره آفتابی شی ...
به کسی توجه نمی کنه ...
از کسی خجالت نمی کشه ...
می باره و می باره و ...
اینقدر می باره تا آبی شه ...
آفتابی شه ...!!!
کاش ...
کاش می شد مثل آسمون بود ...
کاش می شد وقتی دلت گرفت اونقدر بباری تا بالاخره آفتابی شی ...
بعدش هم انگار نه انگار که بارشی بوده
عشق تو یلدا ترین فصل کتاب زندگانی بود
در شب یلدای بوسیدن کجا بودی؟
دلم تنگ نوازش های دست مهربانت بود
و قلب خسته ام در جستجوی بودن آغوش گرمت،
از سر شوق نگاه دلکش چشمان مستت به تپش افتاد
و انجام شب یلدای این پائیز،
نگاه سرد من بر قاب عکست بود
و لبخند قشنگت را هزاران بار بوسیدم
و در چشمان زیبایت نگه کردم
و با عکس خموشت گفتگو کردم
شنیدستم که عکست بارها می گفت:
تو را من دوست می دارم!
ولی افسوس عکست بود با من گفتگو می کرد
و شاید هم خیال خوش خیالم بود
نمی دانم!
ولی ای کوه سرشار از غرورم،
عشق تو یلدا ترین فصل کتاب زندگانی بود
تو را من دوست می دارم!!!
دلم تنگ نوازش های دست مهربانت بود
و قلب خسته ام در جستجوی بودن آغوش گرمت،
از سر شوق نگاه دلکش چشمان مستت به تپش افتاد
و انجام شب یلدای این پائیز،
نگاه سرد من بر قاب عکست بود
و لبخند قشنگت را هزاران بار بوسیدم
و در چشمان زیبایت نگه کردم
و با عکس خموشت گفتگو کردم
شنیدستم که عکست بارها می گفت:
تو را من دوست می دارم!
ولی افسوس عکست بود با من گفتگو می کرد
و شاید هم خیال خوش خیالم بود
نمی دانم!
ولی ای کوه سرشار از غرورم،
عشق تو یلدا ترین فصل کتاب زندگانی بود
تو را من دوست می دارم!!!
عشق Luck و Noah
As the World Turns
یکی از سریال های daytime آمریکایی است که 54 سال پخش می شد
عشق Luck و Noah بخشی از این سریاله
که دوران جوونی Luck را Van hansis بازی کرده و Jack silbermann بازیگر نقش Noah میباشد
داستان عشق Luck و Noah از یه برخورد شروع میشه ؛ مثل همه داستان های عاشقانه
میخورن به هم و کلی کاغذ پخش زمین میشه ... موقع جمع کردن دستشون میخوره به هم!
و چون Luck همجنسگراست ؛ از این که دستش خورده به دست پسر جذابی مثل Noah یه جور خاصی میشه
همچین سکانسی تو فیلم Dostana و Billys hollywood screen kiss هم هست
یه حس آشنا واسه یه همجنسگراست
واسه من زیاد اتفاق افتاده ؛ مثلا تو تاکسی اگه یه دختر کنارم بشینه اصلا معذب نمیشم بعضی وقتها حتی اونقدر متوجه نیستم که یه هویی به خودم می آم که این دختره نمیدونه که من گی هستم و خودمو جمع و جور میکنم... اما اگه یه پسره جذاب کنارم بشینه فرصت رو از دست نمیدم! ... خودموبهش میجسبونم !!!D: ... همین که دستم به دستش بخوره هم حس خوبی به آدم می دیده!
Luck عاشق میشه اما Noah با یه دختر رابطه داره ... Luck با دیدن لحظه بوسیدن دختره توسط Noah حرص میخوره ... ناراحت میشه ... سرشو به دیوار میکوبه ... این حس برای من هم آشناست ... شده که از پسری خوشم بیاد و بعد متوجه بشم که همجنسگرا نیست و من حسودیم میشه به دختره ... حرص میخورم ... غصه ام میگیره ...
و بلاخره عشق زاییده میشود و اولین بوسه را برلبان هم مینشانند
و بلاخره عشق زاییده میشود و اولین بوسه را برلبان هم مینشانند
من عاشق این سریالم و این عشق ...
دوست داشتم مثل اونا زندگی کنم ... فقط دوست پسرم هم همجنسگرا باشه چون غیر ممکنه که پسری که از دختر هم خوشش میاد ؛ عاشق یه پسر بشه و تا آخر عمرش وفادار بمونه و سراغ دختر نره ... این سریال میخواد نشون بده که ممکنه اما باور نکنید همش تو فیلمه
برای توضیحات بیشتر میتوونید به صفحه ویکی پدیا مربوط به Noah و Luck بروید
برای توضیحات بیشتر میتوونید به صفحه ویکی پدیا مربوط به Noah و Luck بروید
میشه افسانه ها رو زندگی کرد اگه حق با منه دیوانه باشه
نذار باور کنم تنهای تنهام
نمی خوام با کسی غیر از تو باشم
می خوام از خوابی که لحظش یه ساله
برای دیدن روی تو پا شم
اگه تو باشی و دنیا نباشه
می شه با تو همه دنیا رو حس کرد
همه دنیا بیاد و تو نباشی
دلم دق می کنه با این همه درد
نمی خوام با کسی غیر از تو باشم
می خوام از خوابی که لحظش یه ساله
برای دیدن روی تو پا شم
اگه تو باشی و دنیا نباشه
می شه با تو همه دنیا رو حس کرد
همه دنیا بیاد و تو نباشی
دلم دق می کنه با این همه درد
تمام زندگیمو زیر و رو کن
که بی تو دلخوشی هامم گناهه
که بی تو دلخوشی هامم گناهه
خودت باش و من و دیوانگی هام
فقط با تو دل من رو به راهه
بذار باور کنم اینو که با عشق
حقیقت می شه تو افسانه باشه
فقط با تو دل من رو به راهه
بذار باور کنم اینو که با عشق
حقیقت می شه تو افسانه باشه
میشه افسانه ها رو زندگی کرد
اگه حق با منه دیوانه باشه
می شه افسانه ها رو زندگی کرد
اگه حق با منه دیوانه باشه
اگه حق با منه دیوانه باشه
می شه افسانه ها رو زندگی کرد
اگه حق با منه دیوانه باشه
اين يكـي را ، خـودت بايـد پـُر كُـني
آدم هـا كه عوض مي شونـد
از "سلام" و "شب بخيـر" گفتن شـان مي شـود فهميـد !
از بـوسه هـا و نـگاه هـا !
از گودال هـاي ِ عميقـي كه بيـن ِ تـو و خودشـان مي كـَنند !
و تويش را پـُر از دليـل مي كُـنند !
و بعضـي هـا را بي خيـالَش مي شونـد !
يك گودال هم ، تـوي ِ دل ِ تـو مي كـَنند !
كه اين يكـي را ، خـودت بايـد پـُر كُـني
از "سلام" و "شب بخيـر" گفتن شـان مي شـود فهميـد !
از بـوسه هـا و نـگاه هـا !
از گودال هـاي ِ عميقـي كه بيـن ِ تـو و خودشـان مي كـَنند !
و تويش را پـُر از دليـل مي كُـنند !
و بعضـي هـا را بي خيـالَش مي شونـد !
يك گودال هم ، تـوي ِ دل ِ تـو مي كـَنند !
كه اين يكـي را ، خـودت بايـد پـُر كُـني
اشتراک در:
پستها (Atom)